ذکرِتواز زبان من فکرِ تو از خیالِ من چون بِرود که رفته ای در رگ و در مفاصلم خانه مادر...

شب که می رسد از کناره ها

گریه می کنم با ستاره ها

 

وای اگر شبی ز آستین جان

برنیاورم دست چاره ها

خانه مادر...

      سوئساب یاتدیم          دُداغیم یاریلدی

      آغلاب اُوتیردیم           گُوزیم قُویریدی

      نِه گُوُنلار گوردیم         سِنینگ یُولینگدا

      یالواردیم خُدایا           یُورگیم چُوئریدی

خانه مادر...

آی اُوغلان وفالی بول سِن مانگا

یُورِگ بِردیم جان بیلان مِن سانگا

قیز ،اُوغلان،پارخی بُولماز جان اُوغلان

دُونیانی گِزسانگ-تاپمارسینگ تایی مانگا

خانه مادر...

          قالام آلیب یازمانا حالیم بولمیا

          آدینگی توتسام گوز یاشیم دورمایا

          یوورگیم قاطی ووریب نفسیم گلمیا

          واخ جانام یورگیم سنی ایسلایا

خانه مادر...

برف می بارد و من با آن چند نفر محدودی که دارم،شبی را میگذرانم.پنجره ناگاه پر می شود از دانه های سفید،هرکس از دادی میگوید ،اما آرام،انگار نه انگار که خیلی سخت بود!هر کس از دادی می گوید که روزی آن را کن خانه مادر...ادامه مطلب

کار ندارم جز این کارگه و کارم اوست          لاف زنم لاف لاف چونکه خریدارم اوستطوطی گویا شدم چون شکرستانم اوست          بلبل بویا شدم چون گل و گلزارم اوستپر به ملک برزنم چون پرو بالم از اوست          س خانه مادر...ادامه مطلب

این سوالی بود که بی بی سی برای مجموعه ای از کاربرانش در سراسر دنیا

مطرح کرد.

و بسیاری به آن جواب دادند ،که بهترین پاسخ از دکتر عبدال ارسال شد

که گفته بود:

تولد تنها روزیست که مادردربرابر گریه های شما لبخند میزند.

خانه مادر...

آدم ها فکر میکنند اگر یک بار دیگر متولد شوند ،

جور دیگری زندگی می کنند،شادو خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود.

فکر میکنند همه چیز را می توانند از نو بسازند،محکم و بی نقص!

اما حقیقت ندارد ...اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم،اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم،

اگر آدم ساختن بودیم،از همین جای زندگیمان به بعد را میساختیم...

خانه مادر...

دلم غمگین تراز هرشب،

دوچشمم باز بی خواب است...

ببار ای آسمان امشب،

که قلبم باز بی تاب است...

نه روز آرامشی در دل،

نه شب درچشم من خواب است...

خانه مادر...